هنگام مطالعه‌ی نظریات هر ÙیلسوÙی٬ طرز برخورد درست نه ارادت است Ùˆ نه تØقیر؛ بلکه باید در آغاز امر نسبت به ÙˆÛŒ نوعی همدلی Ùرضی در خود پدید آوریم تا ممکن شود Ú©Ù‡ بدانیم اگر به نظریات او باور داشته باشیم Ú†Ù‡ Øالی خواهیم داشت؛ Ùˆ Ùقط در این هنگام است Ú©Ù‡ باید طرز برخورد انتقادی را در خود زنده کنیم. Ùˆ این طرز برخورد نیز باید تا آنجا Ú©Ù‡ ممکن است مانند Øالت Ùکری شخصی باشد Ú©Ù‡ می‌خواهد عقایدی را Ú©Ù‡ تاکنون بدان‌ها باور داشته٬ رها کند. در این جریان٬ در مرØله‌ی اول Øس تØقیر Ùˆ در مرØله‌ی دوم ارادت مانع کار می‌شود. دو چیز را باید به یاد داشت: یکی این‌که هرکس نظریاتش به مطالعه بیارزد٬ لابد از Ùهم Ùˆ هوش بهره‌ای داشته است. دیگر این‌که به هیچ وجه اØتمال نمی‌رود آن‌کس در موضوعی٬ هرچه باشد٬ به Øقیقت کامل Ùˆ نهایی رسیده باشد. هنگامی Ú©Ù‡ شخص هوشمندی نظری اظهار می‌کند Ú©Ù‡ در نظر ما آشکارا سخی٠می‌نماید٬ نباید بکوشیم تا ثابت کنیم آن نظر به Ù†ØÙˆÛŒ درست است؛ بلکه باید بکوشیم تا دریابیم Ú©Ù‡ آن نظر چگونه درست می‌نماید. این طرز به کار بردن تخیل تاریخی Ùˆ روانی Ùورا دامنه‌ی اندیشه‌ی ما را گسترش می‌دهد Ùˆ به ما Ú©Ù…Ú© می‌کند تا دریابیم در عصری Ú©Ù‡ دارای طرز تÙکر دیگری است چگونه بسیاری از عقاید گرامی ما اØمقانه می‌نماید.